مناجات محرمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
این دل آلـودهام دلـبـر نمیخـواهـد مگـر حضرت صاحب زمان نوکر نمیخواهد مگر بال پـرواز مـرا سـوزانـد نـارِ معـصیت مرغِ دل تا بامِ دلبر، پر نمیخواهد مگر غفلت از تو اوج بدبختیِ ما شد ای دریغ چارهای این دردِ زجرآور نمیخواهد مگر راه گـم کردم بیا یابنالحسن دستم بگـیر ظلمتِ این سینه پیغمبر نمیخواهد مگر چند وقتی میشود از زندگی سیرم دگر نوکرت چیزی ز تو دیگر نمیخواهد، مگر روزیِ یکبار روضه در شبِ جمعه حرم من یقین دارم، دعا باور نمیخواهد مگر " إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ " یعـنی دل آلـودهام... شعلهای در زیر خاکستر نمیخواهد مگر خواستم گـریه کنم فرمود فَابْـكِ لِلْحُـسَيْنِ گریه بر ارباب، چشمِ تر نمیخواهد مگر مادری از عرش آمد سمت خاک کربلا گفت: این پیکر، کفن آخر نمیخواهد مگر دست بردار از سرش ای دشمن دین خدا یک سؤال، ارباب انگشتر نمیخواهد مگر |